کد های زیبا سازی

السلام علیک یا نور الله الذی یهتدی به المهتدون - کاش بنده بودیم...
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
گفتگو با دانشمند در زباله دان، از گفتگوی با نادانان بر پشتیهای زربفات بهتر است . [امام کاظم علیه السلام]
کاش بنده بودیم...
 
السلام علیک یا نور الله الذی یهتدی به المهتدون

 

دوباره بعد از پنج سال آمدم.....


    السلام علیک یا نور الله الذی یهتدی به المهتدون

     در خدمت امام رضا علیه السلام نشسته بود و مشغول گفتگو با حضرت بود که جمعی از اهل بصره برای ورود و دیدار ایشان اذنخواستند. امام به یونس دستور دادند که به پستوی خانه برود و تا به او اجازه نداده اند بیرون نیاید.  

دقایقی از حضور میهمانان گذشت و صحبت به یونس و فعالیت های او رسید. هر کدام تا توانستند از یونس بدگویی و گلایه کردند که اوبر ضد شما فعالیت دارد و افکارش انحرافی است و ... . در پاسخ آن ها امام تنها سر به زیر انداختند و سکوت نمودند...  یونس همه را می شنید اما اجازه نداشت تا بیرون بیاید. قطرات اشک بر صورتش نشست و زانوانش را در بغل گرفت. چه باید میکرد؟؟؟ مدتی گذشت و میهمانان مرخص شدند. امام یونس را صدا زدند تا بیرون بیاید. یونس با چشمانی قرمز و صورتی اشک آلود وارد شد.بغض گلویش را گرفته بود

امام نگاه پر رافتشان را بر چهره ی غمزده ی یونس دوختند. نگاهی که انگار آب بود بر دل آتش زده اش... و در همان حال فرمودند:سبب گریه ات چیست؟

سوال امام یونس را به هق هق انداخت. آقا دیدید چه ها پشت سرم گفتند و مرا بی جهت متهم ساختند؟ من ... من هر چه کرده ام بهنیت دفاع از حریم شما بوده است

  امام فرمودند: یونس اگر در یک دست مقداری گِل باشد و در دست دیگر مرواریدی سپید و همه بگویند آن قطعه گِل مروارید است آیا توسخنشان را می پذیری؟

  یونس گفت: نه آقا. من به چشم خود مروارید را می بینم. چگونه چنین حرفی را باور کنم؟ فرمودند: یونس! تو را چه باک که همه ی عالم مذمتت کنند و بدگویی ات را نمایند هنگامی که ولی خدا از تو خرسند و راضی ست؟؟؟

    لبخند رضایت امام برای تو کافی ست...

                                                                                     بحار الانوار ج2، ص 66، باب 13


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط یاور 91/5/10:: 1:45 صبح     |     () نظر
آیکون زیبا سازی, لوگو زیبا سازی